صفحات

۱۳۸۹ تیر ۹, چهارشنبه

دنیای یک سرباز

هو الجمیل
امروز یک پروانه تو پادگان دیدم دلم یک دفعه لرزید و یاد کلی خاطره و آدم افتادم، کلی خوشحال شدم که تو این شرایط سخت اوایل خدمت هنوز دلم زنده است.

۵ نظر:

آقا بهروز گفت...

برو بابا پادگان چيه... تو شهر خودت داري راست راست راه مي ري به اسم سرباز.... زود بيا اين سامانه حقي رو بايد راه بندازي

آتشا گفت...

پرواز و به خاطر بسپار پروانه مردنی است

آتشا گفت...

راستی یک تعریف از شرایط سخت هم داشته باشی بد نیست

ناشناس گفت...

قرآن ميفرمايد: وان ليس للانسان الا ما سعي
مثل فارسي : نابرده رنج گنج ميسر نميشود.
خلاصه خوش بگذره

امین رحمان زاده گفت...

سلام به همه
بابا اولاش سخته بود دیگه الان بهتره
شما بچسبید به پروانه چرا حاشیه می سازید