صفحات

۱۳۸۸ بهمن ۱۱, یکشنبه

اینترنت

امان از از دست این بی اینترنتی

۱۳۸۸ دی ۲۸, دوشنبه

شیر و روغن




به نام خداوند فتنه ها
وقتی یک قطره چربی تو ظرف شیری که چند برابر حجمش ریخته میشه کل شیر می بره، شیر از بین می بره نه به خاطر اینکه قطره چربی خیلی بزرگه و یا قدرتش زیاده بلکه به خاطر ذات و خلوص شیر که سریع همون مقدار کم چربی را به تماس محتوای ظرف انتقال میده ولی اگه یک قطره شیرتو یک ظرف حاوی روغن ریخته بشه هیچ اتفاقی نمی یفته و روغن قطره شیر در خودش هضم می کنه واین هم به خاطر ذات روغن
چند روزی یک داستان قدیمی ذهنم به خودش مشغول کرده بود ، و داشتم خاطرات تلخ گذشته رو یکی یکی بررسی می کردم . تا اینکه یاد داستان شیر و روغن افتادم و یادم افتاد که وقتی یک مسئله کوچیک یا آدم کوچیک فضای زیادی از ذهنت به خودش مشغول میکنه مثل شیر شدی اونم با درجه خلوص بالا ولی یک آدم کوچیک ارزش اشغال ذهنت رو نداره پس مثل روغن باش و اون تو خودت حل کن

۱۳۸۸ دی ۲۰, یکشنبه

به همین سادگی



به نام خداوند ساده دلان
بعد از چند ماه وقت کردم و فیلم به همین سادگی رضا میر کریمی را دیدم، یک برش یک روزه از زندگی یک زن خانه دار ایرانی شخصیتی متفاوت با اکثریت نقش های بازی شده در فیلم های ایرانی، زنی که نه متعلق به شمال تهران و نه غرق در ثروت و آرایش و خود نمایی ظاهری و باطنی است، نه متعلق به جنوب تهران و غرق در فقر و تقوای ظاهری و باطنی و نه فردی که سعی می کنه نقش یکی از این دو گروه رو بازی کنه. شخصیتی که سکانس های مربوط به خونش روایت زندگی یک زن معمولی که هر روز میتونی نمونش تو زندگی جاری ایرانی ها ببینی و سکانس های بیرون از خونش هم همین مفهوم رو ذهنت تداعی می کنه.

نکته جالب در طرز پوشش این نقش بود که سکانس های داخلی تو را به یاد یک قشر می اندازد که پوششی غیر چادر رو برای خودشون انتخاب کردن و سکانس های خارج از خونه در ذهن تو خانم هایی رو تداعی میکنه که پوشش چادر رو انتخاب میکنند ولی با وجود اینکه این نقش نمادی ازدو قشر جدا از هم می باشد درتمام فیلم تو حس دو گانگی در شخصیت حس نمی کنی و از سادگیش لذت می بری شخصیتی که هم نماز می خونه هم بلد آرایش کنه، شعر می گه، کلاس بدن سازی می ره ، عادت های زنانه خودش مثل مقداری فضولی رو داره و یک مدیر به معنای واقعی برای خانواده چهار نفره خودشه

به نظرم این فیلم یک شاهکار در بین فیلم های ایرانی چند سال اخیر بود چون برای نمایش دادن مفاهیم که دارای معانی متعالی هستند از نماد های کوچه بازی و لوس شده سینما استفاده نکرده و سعی کرده اون مفاهیم رو در عمل نشون بده مثلا برای نمایش دوست داشتن و عاشق شدن دو جنس مخالف به هم سکانس آخر فیلم شاهکار برخلاف فیلم های این چند ساله که چه ترسناک باشه چه عاشقانه و چه مربوط به دفاع مقدس حتما باید یک دختری و پسر باشند که می خواهند ازدواج کنند و از اول تا اخر فیلم بار رمانتیک فیلم بر دوش بکشن و هی عشق بورزند.

مهم ترین نکته این فیلم اشاره به نقش مدیریتی یک زن خانه داره که چند سالی هست فراموش شده و گروه های مختلف با سفسته و قیاس های مع الفارق از اون برداشت های دور از انصاف داشتند و فراموش کردند که اگر زن رو از حیطه مدیریت خانه حذف کنی امکان بروز چه فاجعه ای هست. البته نا گفته نماند زن در زندگی کاملا مختاره و حتی از نظر شرعی هم لزومی در انجام برخی از امور خانه ندارد و فقط تشویق شده همون طور که از کار کردن در محیط خارج از خانه نهی نشده و تاکید شرع بر نقش مادری زنان است وبس

و کلا آخر اینکه به همین سادگی پارادوکس زیبایی از مسئولیت یک جایگاه استراتژیک و فراموش شده در خانواده ،جامعه و حتی حکومت حاکم بر ایران است.

پاورقی
-----------------------------------------------
البته بماند که تقش اول فیلم خانم هنگامه قاضیانی یک مشهدی و این خودش برای موفقیت یک فیلم کافیه

امیر اومده مشهد و باز همه دور هم جمع شدیدم به یاد قدیم

محسن رضایی، عباس سلیمی نمین و علی مطهری تو چند روزه چند تا تحلیل زیبا از حوادث هفت ماه اخیر داشتند که نشون دادن بی منطقی در اردوگاه چپ و راست بی داد می کنه

آهنگ به همین سادگی رو رو گوشی گذاشتم اولین بار که زنگ زد مادر بهم گفت این آهنگ یکی از شعرهای معروف مجاهدین در زمان اتقلاب به هر حال ما هم مجاهد شدیم بد این همه سال تحجر


۱۳۸۸ دی ۱۶, چهارشنبه

گاهی به آسمان نگاه کن



گاهی به آسمان نگاه کن،
 ولی فراموش نکن که راه آسمان از زمین می گذرد.

۱۳۸۸ دی ۱۱, جمعه

طی الطریق


به نام خداوند مسافران
هر چی سعی کردم که یک متن درست درمون بنویسم نشد، ذهنم بد جور درگیر. باید یه تصمیم مهم بگیرم ولی اوضاع اینقدر مشوش و داغونه که اصلا نمیتونم کوچک ترین حرکتی انجام بدم همیشه تصمیم گرفتن برام سخت بوده ولی از نتایج چند تصمیم آخرم کاملا راضیم. زندگی یک راه پر پیچ و خم و زندگی کردن طی الطریق این راه.