صفحات

۱۳۸۸ مهر ۸, چهارشنبه

آبشار لطف


به نام خالق آبشار


هنوزهم بر اين اعتقادم كه برزخ جايي است ميان دو بهشت، بهشت عقل و احساس كه در آن زمان بي معناست و ساكنان آن محكوم به سكوتند تا به يقين برسند و بهشت خود را انتخاب كنند؛ چه سخت است انتخاب وبه وصال رسيدن البته مي گويند كه عشق همين لحظات جستجو و تكاپو براي رسيدن به وصال است وبراي عاشق تكرار ناپذير است ولي در عجبم كه چه راحت اين باور قديمي را كه يقين اكتسابي نيست بلكه انتسابیست را فراموش كرده ام به قول خواجه شيراز


از کیمیای مهر تو زر گشت روی من

آری به لطف مهر شما خاک زر شود


يقين همان لطف توست است و اعجاز غمزه لطف تو آن است که دو بهشت گاه در عرض هم و گاه در مقابل هم هستند را در طول هم قرار می دهد
فقط نوشتم تا اقرار كنم غمزه ات بس بود تا به بقين برسم ، صبح که صدایت را شنیدم هرگز باور نمی کردم قرار است امشب مرا در آغوش بکشی و بار دیگر مرا بازنده عشق بازی کنی


چاک خواهم زدن این دلق ریایی چکنم
روح را صحبت ناجنس عذابیست الیم
دام سخت است مگر یار شود لطف خدا
ورنه آدم نبرد صرفه ز شیطان رجیم



هیچ نظری موجود نیست: