صفحات

۱۳۹۱ خرداد ۲۹, دوشنبه

روزهای خوشی


هوالعزیر
رجب بهانه لازم و کافی ای هست برای نوشتن، نه تنها برای نوشتن بلکه هم نیوشیدن، هم نوشیدن و گاهی هم گریستن.از رجب پارسال هنوز فرصتی پیدا نشده تا یک دل سیر با خودم خلوت کنم و مرور کنم تا چه گذشت بر ما در این یک سال، سالی که روزه سکوت قسمت و روزی ما بود و هر گاه زبان به سخن گوشدیم روز گار حد خود را برما جاری کرد  و ما را مجبور به صبر کرد.
کل اتفاقات این چند ماه بعد از اومدن به اداره رسانه تا حوادث دو هفته اخیر با تمام هیجانش انگیزه‌ای نبود برای نوشتن، فقط گاهی با یک لبخند گرم و گاهی با یک نگاه سرد از کنار همشون رد شدم تا امشب و صد البته فردا.
بعد کلی شب خلوت کردن و درد دل کردن تو سر کله هم زدن فردا ساعت 16 (اگه اتفاق خاصی نیفته) مراسم عقد مازیار  حکاک تو "دار الهدایه" حرم برگزارمیشه.
مازیار عزیز صمیمانه بهت تبریک می گم
--------------------------------------
پی نوشت
کاش میشد حس بعضی لحظه ها را بیان کرد
از دل نرود هر آنکه از دیده رود!
کاش میشد گاه سکوت رو هم شکستش
 --------------------------------------
بعد نوشت
اتفاق خاصی هم نیوفتاد خیلی هم خوش گذشت








هیچ نظری موجود نیست: