صفحات

۱۳۸۸ اسفند ۸, شنبه

قمار



خنک آن قمار بازی که بباخت آنچه بودش
بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر

چند وقته که همه فکر می کنند که ناراحته، پکره، عصابانیه ولی هیچ کس فکر نکرده که شاید از همیشه سالم تر باشه و بعد از چند سال نقش بازی کردن حالا می خواد خودش باشه، شخصیتی که هر وقت خواسته باشه کسی جدی نگرفته و تنها چیزی که نصیبش شده محکوم شدن ولی اون اینقدر به خودش ایمان داره که هنوز خسته نشده وبازم آماده قمار شده دقیقا به رسم این چند ساله ولی این بار فهمیده که  دیگه تنها نیست و کوله بارش هم خالی نیست

پاورقی
-------------------------
پیک آبی  قلبی است که هنوز می تپد

هیچ نظری موجود نیست: